زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

برگماشتن به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / bargomaashtan /

assign, charge, nominate

assign

charge

nominate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برگماشتن

  1. مترادف:
    انتصاب کردن برگماردن گماشتن مامور کردن ماموریت‌دادن منصوب کردن

ارجاع به لغت برگماشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برگماشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برگماشتن

لغات نزدیک برگماشتن

پیشنهاد بهبود معانی