با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

منصوب کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
accredit, appoint, constitute, instate, make, nominate, place
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد منصوب کردن

ارجاع به لغت منصوب کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منصوب کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/منصوب کردن

لغات نزدیک منصوب کردن

پیشنهاد بهبود معانی