آخرین به‌روزرسانی:
بنزین به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / benzin /
motor spirit, gasoline, petrol, gas
از فرآورده‌های نفتی که از تقطیر نفت خام به دست می‌آید و جهت سوخت وسایل نقلیه استفاده می‌شود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بنزین را از نفت خام تقطیر می‌کنند.
Gasoline is distilled from crude oil.
اتومبیل کم‌مصرف بنزین کمتری مصرف می‌کند.
A fuel-efficient car uses less gasoline.
مترادف و متضاد بنزین
-
مترادف:تقطیرشده نفت سوختمتضاد:گازوئیل
ارجاع به لغت بنزین
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بنزین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بنزین
لغات نزدیک بنزین
- - بنزن
- - بنزوکین
- - بنزین
- - بنزین الکل دار
- - بنزین سفید