better, of a higher quality or degree, superior
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گر تو بهتر میزنی بستان بزن!
If you can play better, take it and play!
بهتر است این گزارش لعنتی را تمام کنم.
I better bash on with this report.
حالش بهتر است.
She is (or feels) better.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بهتر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بهتر