آخرین به‌روزرسانی:

بچ به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جنده، فاحشه، خراب

فونتیک فارسی

bech
اسم

ناپسند bitch

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

بعداز دعوا به او گفت بچ.

He called her a bitch after the argument.

آن مرد با هر زنی مثل یک بچ رفتار می‌کند.

That guy treats every woman like a bitch.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بچ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بچ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بچ

لغات نزدیک بچ

پیشنهاد بهبود معانی