curler
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بیگودی در موهایش گیر کرد.
The curler became tangled in her hair.
او بیگودیاش را جا گذاشته بود و مجبور بود مال دوستش را قرض کند.
She misplaced her curler and had to borrow one from her friend.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیگودی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیگودی