حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
curler
curler
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بیگودی در موهایش گیر کرد.
The curler became tangled in her hair.
او بیگودیاش را جا گذاشته بود و مجبور بود مال دوستش را قرض کند.
She misplaced her curler and had to borrow one from her friend.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیگودی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیگودی