آخرین به‌روزرسانی:

بیگودی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / bigoodi /

curler

وسیله‌ای استوانه‌ای که با آن مو را فر می‌کنند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

بیگودی در موهایش گیر کرد.

The curler became tangled in her hair.

او بیگودی‌اش را جا گذاشته بود و مجبور بود مال دوستش را قرض کند.

She misplaced her curler and had to borrow one from her friend.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بیگودی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیگودی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیگودی

لغات نزدیک بیگودی

پیشنهاد بهبود معانی