آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴

    بی‌تاب به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / bi taab /

    agog, eager, frantic, fretful, itchy, resistless, restless, desperate, disconsolate, impatient, unable to stand it any more, at the end of one's rope

    agog

    eager

    frantic

    fretful

    itchy

    resistless

    restless

    desperate

    disconsolate

    impatient

    unable to stand it any more

    at the end of one's rope

    بی‌صبر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    مرد بی‌تاب دیوانه‌وار به‌دنبال سگ گمشده‌ی خود می‌گشت.

    The desperate man searched frantically for his lost dog.

    حرکات بی‌تاب او عمق اضطرابش را آشکار کرد.

    His disconsolate actions revealed the depth of his anxiety.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج بی‌تاب

    بی‌تاب به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «بی‌تاب» در زبان انگلیسی به restless یا impatient ترجمه می‌شود، بسته به زمینه‌ای که واژه در آن به کار می‌رود. اگر منظور حالت ناآرامی درونی و بی‌قراری باشد، واژه‌ی restless مناسب‌تر است، و اگر تأکید بر کم‌صبری و انتظار ناپذیرفتن باشد، impatient دقیق‌تر است.

    بی‌تاب صفتی است که به فردی نسبت داده می‌شود که دچار حالت درونیِ اضطراب، ناآرامی یا شوقی کنترل‌نشده است. این حالت ممکن است از شدت انتظار، دلتنگی، نگرانی، اشتیاق یا حتی ترس نشأت گرفته باشد. بی‌تابی وضعیتی روانی است که گاه با علائم فیزیکی مانند قدم‌زدن، تکان‌دادن اندام‌ها، یا نفس‌نفس زدن همراه می‌شود، اما ریشه‌ی اصلی آن، در تلاطم‌های درونی و هیجانی فرد نهفته است.

    در روابط انسانی، بی‌تابی بیشتر در بستر احساسات عاطفی مانند عشق، دلتنگی، یا انتظار برای دیدار یا شنیدن خبری خاص بروز می‌کند. فرد بی‌تاب ممکن است بارها و بارها ساعت را نگاه کند، تلفن را چک کند یا در ذهن خود صحنه‌هایی خیالی را مرور کند. این حالت، بخشی از تجربه‌ی انسانیِ انتظار کشیدن و شور عاطفی است که هر کسی ممکن است در طول زندگی آن را تجربه کند. به همین دلیل، بی‌تابی در ادبیات و هنر، یکی از حالات پرکاربرد و پرشورِ توصیف احساسات درونی عاشقانه یا عاطفی محسوب می‌شود.

    از منظر روان‌شناسی، بی‌تابی اگر به‌شکل مزمن و کنترل‌نشده درآید، می‌تواند نشانه‌ی اختلالاتی مانند اضطراب، اختلالات خلقی یا اختلال در مدیریت هیجان‌ها باشد. افرادی که به‌طور مداوم در برابر تأخیر، ابهام یا نبودِ کنترل، بی‌تاب می‌شوند، نیازمند تمرین‌هایی در زمینه‌ی صبر، ذهن‌آگاهی و کنترل هیجانات هستند. البته، بی‌تابی لزوماً منفی نیست و گاه نشانه‌ی حساسیت، عشق یا اشتیاق انسانی است که باید به‌شکل درستی مدیریت شود.

    در زمینه‌ی اجتماعی و رفتاری، بی‌تابی می‌تواند موجب واکنش‌های زودهنگام یا تصمیم‌های شتاب‌زده شود. فرد بی‌تاب ممکن است پیش از شنیدن توضیحی کامل، واکنشی نشان دهد یا به‌جای صبر کردن برای نتیجه، مسیر خود را تغییر دهد. همین مسئله می‌تواند روابط انسانی یا موقعیت‌های کاری را با اختلال مواجه کند. آموزش مهارت‌های خودتنظیمی و تفکر تأملی به کاهش تأثیرات منفی بی‌تابی در زندگی روزمره کمک می‌کند.

    در ادبیات فارسی، «بی‌تابی» واژه‌ای سرشار از بار عاطفی است و غالباً در توصیف دلدادگی، اشتیاق یا فراق به کار می‌رود. اشعار بسیاری وجود دارد که عاشقِ بی‌تاب را در حال سوز و گداز و ناآرامی توصیف می‌کنند. این کاربرد شاعرانه، بی‌تابی را از صرف یک حالت روانی به یک مفهوم زیبایی‌شناختی ارتقا داده و آن را به بخشی از زبانِ احساس در فرهنگ ایرانی تبدیل کرده است.

    ارجاع به لغت بی‌تاب

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «بی‌تاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بی‌تاب

    لغات نزدیک بی‌تاب

    • - بی پیسه
    • - بی پیشینه
    • - بی‌تاب
    • - بی تاب بودن
    • - بی تاب کننده
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.