آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

بی‌شرم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / bisharm /

shameless, shabby, impudent, rude, baldfaced, barefaced, brazen, unblushing

shameless

shabby

impudent

rude

baldfaced

barefaced

brazen

unblushing

بی‌حیا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

رفتار بی‌شرم او همه را در جلسه عصبانی کرد.

Her shameless attitude annoyed everyone in the meeting.

بی‌شرم نباش؛ اشتباهاتت را بپذیر.

Don't be shabby; own up to your mistakes.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بی‌شرم

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت بی‌شرم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی‌شرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بی‌شرم

لغات نزدیک بی‌شرم

پیشنهاد بهبود معانی