آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

بی ناموس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / binaamoos /

unprincipled, unchaste, loose, libertine, promiscuous fast

unprincipled

unchaste

loose

libertine

promiscuous fast

بی‌آبرو، بی‌عفت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

او تاجر بی‌ناموسی بود که برای سود بیشتر حاضر بود هر کاری بکند.

He was an unprincipled businessman who was willing to do anything to make a profit.

مرد بی‌ناموسی بود و زندگی‌اش هیچ مرز و محدودیت اخلاقی‌ای نداشت.

He was a libertine man, living life without boundaries or moral constraints.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بی ناموس

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت بی ناموس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی ناموس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بی ناموس

لغات نزدیک بی ناموس

پیشنهاد بهبود معانی