آخرین به‌روزرسانی:

بی‌گل به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / bigol /

گیاه‌شناسی flowerless, ananthous

فاقد گل

این هنرمند منظره‌ای بی‌گل نقاشی کرد تا حس ویرانی را القا کند.

The artist painted a flowerless landscape to evoke a sense of desolation.

او در زمین بی‌گل آواره و به‌دنبال زیبایی بود.

She wandered through the flowerless field, searching for beauty.

صفت
فونتیک فارسی / bigol /

ورزش scoreless

بدون امتیاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

نیمه‌ی اول بی‌گل زمینه را برای نیمه‌ی دوم هیجان‌انگیز فراهم کرد.

The scoreless first half set the stage for a thrilling second half.

این بازی با تساوی بی‌گل به پایان رسید و هواداران را ناامید کرد.

The game ended in a scoreless draw, leaving fans disappointed.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بی‌گل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی‌گل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بی‌گل

لغات نزدیک بی‌گل

پیشنهاد بهبود معانی