landscape
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هنگامی که به تابلوی طبیعت خیره شدم، احساس شگفتی کردم.
As I gazed upon the landscape, I felt a sense of awe and wonder.
این هنرمند بهطرز ماهرانهای تابلوی طبیعت را به تصویر کشید.
The artist skillfully captured the landscape.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تابلوی طبیعت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تابلوی طبیعت