آخرین به‌روزرسانی:

ترشح به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

tarashshoh

oozing, excretion, secretion, splash

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ترشح

  1. مترادف:
    اسم
  1. مترادف:
    تراوش نشت
  1. مترادف:
    تراویدن

ارجاع به لغت ترشح

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ترشح» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترشح

لغات نزدیک ترشح

پیشنهاد بهبود معانی