آخرین به‌روزرسانی:

تسویه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tasviye /

reckoning, clearing, tallying, balancing, equalization, settlement, tally, liquidation, levelling, arrangement

برابرسازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

تسویه حساب

settlement of accounts

تسویه‌ی بدهی‌های شرکت

liquidation of the company's debts

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تسویه

  1. مترادف:
    برابر تساوی
    متضاد:
    نابرابر

ارجاع به لغت تسویه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تسویه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تسویه

لغات نزدیک تسویه

پیشنهاد بهبود معانی