acknowledge, accept, allow, attest, authenticate, certify, concede, concur, confirm, grant, own, sanction, seal, vouch, witness
acknowledge
accept
allow
attest
authenticate
certify
concede
concur
confirm
grant
own
sanction
seal
vouch
witness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حقوق affirm
affirm
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تصدیق کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تصدیق کردن