آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۲ مهر ۱۴۰۴

    تطبیق دادن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / tatbigh daadan /

    to accord, to adjust, to orient, to orientate, to adapt, to conform, to compare, to check, to collate, to acclimate, to acclimatize

    to accord

    to adjust

    to orient

    to orientate

    to adapt

    to conform

    to compare

    to check

    to collate

    to acclimate

    to acclimatize

    مطابقت‌ دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    بدن انسان خود را با سرما و گرما تطبیق می‌دهد (سازگار می‌کند).

    The human body adjusts itself to heat and cold.

    سرآشپز مجبور شد به‌سرعت خود را با دستورالعمل جدید تطبیق دهد؛ اما او توانست این کار را راست‌وریس کند و غذای خوش‌مزه‌ای درست کند.

    The chef had to quickly adapt to a new recipe, but she was able to pull it off and create a delicious dish.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد تطبیق دادن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    مطابقت‌دادن سنجیدن مقایسه کردن
    مترادف:
    وفق دادن
    مترادف:
    هم آهنگ کردن

    سوال‌های رایج تطبیق دادن

    تطبیق دادن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «تطبیق دادن» در زبان انگلیسی به to adapt ترجمه می‌شود.

    کلمه‌ی تطبیق دادن به معنای تغییر یا اصلاح خود، رفتار، روش‌ها یا شرایط برای هماهنگی با محیط، موقعیت یا شرایط جدید است. این فرایند نشان‌دهنده‌ی انعطاف‌پذیری و توانایی فرد در مواجهه با تغییرات است و به او امکان می‌دهد تا در شرایط مختلف بهترین عملکرد را داشته باشد. تطبیق دادن می‌تواند شامل تغییر ذهنیت، روش‌های کاری، عادات یا حتی اهداف باشد تا با شرایط موجود سازگار شود و به نتایج مطلوب دست یابد.

    افراد و سازمان‌ها با تطبیق دادن خود قادر به مواجهه با چالش‌ها و تغییرات ناگهانی هستند. در زندگی شخصی، تطبیق دادن می‌تواند شامل یادگیری مهارت‌های جدید، تغییر برنامه‌های روزانه یا اصلاح رفتارها برای سازگاری با محیط‌های اجتماعی یا کاری باشد. این توانایی به فرد کمک می‌کند که از شکست‌ها و ناکامی‌ها درس بگیرد و مسیر پیشرفت خود را ادامه دهد، حتی زمانی که شرایط مطابق انتظار او نیست.

    تطبیق دادن همچنین در محیط‌های حرفه‌ای اهمیت زیادی دارد. کارکنان و مدیران با توانایی تطبیق دادن خود، می‌توانند در مواجهه با تغییرات فناوری، سیاست‌های سازمانی یا بازارهای متغیر بهترین تصمیم‌ها را اتخاذ کنند. این فرایند موجب افزایش بهره‌وری، کاهش تنش و بهبود همکاری در تیم‌ها می‌شود و به موفقیت بلندمدت سازمان کمک می‌کند. انعطاف‌پذیری و توانایی تطبیق دادن، نشان‌دهنده‌ی مهارت‌های مدیریتی و حل مسئله قوی افراد است.

    در سطح اجتماعی و فرهنگی نیز، تطبیق دادن نقش مهمی دارد. افرادی که توانایی تطبیق دادن با محیط‌های مختلف، فرهنگ‌ها و شرایط گوناگون را دارند، راحت‌تر با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند و در موقعیت‌های جدید احساس راحتی و اعتماد به نفس بیشتری دارند. این مهارت به ایجاد تعاملات مثبت، تقویت شبکه‌های اجتماعی و افزایش توانایی همکاری کمک می‌کند.

    تطبیق دادن ترکیبی از انعطاف‌پذیری، خلاقیت و درک شرایط است که به فرد یا گروه امکان می‌دهد در مواجهه با تغییرات و چالش‌ها بهترین عملکرد را داشته باشند. این مهارت نه تنها در موفقیت شخصی و حرفه‌ای تأثیرگذار است، بلکه باعث می‌شود فرد بتواند از فرصت‌های جدید بهره‌برداری کند و مسیر رشد و پیشرفت خود را به شکل مؤثرتری دنبال نماید.

    ارجاع به لغت تطبیق دادن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «تطبیق دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تطبیق دادن

    لغات نزدیک تطبیق دادن

    • - تطبیق با محیط
    • - تطبیق پذیر
    • - تطبیق دادن
    • - تطبیق زمانی کردن
    • - تطبیق کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.