آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

تماشاخانه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tamaashaa khaane /

سینما و تئاتر theater, theatre, playhouse

theater

theatre

playhouse

محل تئاتر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

شهر نیویورک تماشاخانه‌های فراوانی دارد.

New York City has lots of playhouses

هر هفته زنش او را به‌زور به تماشاخانه می‌برد.

Every week his wife hauls him to a theater.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تماشاخانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تماشاخانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تماشاخانه

لغات نزدیک تماشاخانه

پیشنهاد بهبود معانی