آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

تماشاخانه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tamaashaa khaane /

سینما و تئاتر theater, theatre, playhouse

theater

theatre

playhouse

محل تئاتر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

شهر نیویورک تماشاخانه‌های فراوانی دارد.

New York City has lots of playhouses

هر هفته زنش او را به‌زور به تماشاخانه می‌برد.

Every week his wife hauls him to a theater.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تماشاخانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تماشاخانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تماشاخانه

لغات نزدیک تماشاخانه

پیشنهاد بهبود معانی