فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

تنوع به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

گوناگونی

فونتیک فارسی

'tanavvo
اسم

variety, diversity, catholicity, range, variance, heterogeneity, dissimilarity

تنوع چاشنی زندگی است.

Variety is the spice of life.

کثرت و تنوع حیرت‌انگیز گل‌ها

the astonishing multiplicity and variety of flowers

دگرگونی

فونتیک فارسی

'tanavvo
اسم

variation, permutation, transformation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

تنوع کرم ابریشم به پروانه یک فرایند طبیعی زیباست.

The transformation of the caterpillar into a butterfly is a beautiful natural process.

یوگا باعث ایجاد تنوعی در سلامت جسمی و روحی او شد.

Yoga brought about a transformation in her physical and mental health.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تنوع

  1. مترادف:
    نوع‌به‌نوع گوناگونی گونه‌گونی تلون
  1. مترادف:
    واریته
  1. مترادف:
    گوناگون شدن

ارجاع به لغت تنوع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنوع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تنوع

لغات نزدیک تنوع

پیشنهاد بهبود معانی