آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

ثبت‌نام کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / sabtenaam kardan /

to enlist, to register, to enroll

to enlist

to register

to enroll

نام‌نویسی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

من تصمیم گرفتم برای ترم آینده در دانشکده ثبت‌نام کنم.

I decided to enlist in the community college for the upcoming semester.

او تصمیم گرفت در دوره‌ی آنلاین ثبت‌نام کند.

She decided to register for the online course.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ثبت‌نام کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ثبت‌نام کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ثبت‌نام کردن

لغات نزدیک ثبت‌نام کردن

پیشنهاد بهبود معانی