فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

جماع به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مقاربت جنسی

فونتیک فارسی

'jemaa
اسم

sexual intercourse, breeding, coitus, sex, coition, making love, copulation, lovemaking, fucking, screwing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

با کسی جماع کردن

to have sex with someone

جماع با هر کس که پیش آید

indiscriminate sexual intercourse

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جماع

  1. مترادف:
    آرمش جفتگیری مباشرت مجامعت مقاربت نزدیکی وطی همبستری همخوابی

ارجاع به لغت جماع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جماع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جماع

لغات نزدیک جماع

پیشنهاد بهبود معانی