to receive an answer
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او با صبر منتظر بود تا از کمیته جواب بشنود.
She waited patiently to receive an answer from the committee.
امیدوارم جوابی بشنوم که وضعیت را روشن کند.
I hope to receive an answer that clarifies the situation.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جواب شنیدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جواب شنیدن