آخرین به‌روزرسانی:
حدس به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / hads /
guess, reckoning, estimation, estimate, guesswork, supposition, surmise, judgment, presumption, conjecture, hunch
guess
reckoning
estimation
estimate
guesswork
supposition
surmise
judgment
presumption
conjecture
hunch
فرض، گمان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این مسئله را با حدس نمی‌توان حل کرد.
This problem cannot be solved by guesswork.
بر مبنای حدس و گمان
on the basis of conjecture
مترادف و متضاد حدس
ارجاع به لغت حدس
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «حدس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حدس
لغات نزدیک حدس
- - حدت یافتن به سرعت
- - حدث
- - حدس
- - حدس بعید
- - حدس درست