آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

حرامزاده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / haraamzaade /

illegitimate, bastard, fatherless, misbegotten, born out of wedlock

illegitimate

bastard

fatherless

misbegotten

born out of wedlock

فرزند نامشروع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

حرامزاده! او را به گریه انداختی.

You bastard! You've made her cry.

حرامزاده‌ی خوش‌شانس

lucky bastard

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حرامزاده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
خشوک خطایی‌بچه خطازاده روسپی‌زاده زنازاده سند سندره غیرزاده ناپاک زاده نامشروع ولدالزنا
متضاد:

ارجاع به لغت حرامزاده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حرامزاده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حرامزاده

لغات نزدیک حرامزاده

پیشنهاد بهبود معانی