امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سند به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مدرک

فونتیک فارسی

sanad
اسم
document, voucher, proof, exhibit, record, certificate, documentation, instrument, act, testament, indenture

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- سند قانونی

- a legal document

- آنان تاریخ روی سند را پاک کردند و تاریخی جعلی به‌جای آن نوشتند.

- They erased the date on the document and inserted a false one.

- ملاحظات زیادی در تدوین این سند دخیل بوده است.

- Many considerations entered into the framing of this document.
رودی در هند

فونتیک فارسی

send
اسم خاص
Indus river

- رود سند یکی از طولانی‌ترین رودهای دنیاست.

- The Indus is one of the world's longest rivers.

- رود سند یکی از منابع مهم آبی است.

- The Indus river is an important source of water.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سند

  1. مترادف:
    برگه بنچاق قباله قواله قولنامه مدرک
  1. مترادف:
    حجت معیار ملاک مناط
  1. مترادف:
    نمودار
  1. مترادف:
    بهانه دستاویز مستمسک
  1. مترادف:
    صفت
  1. مترادف:
    حرام‌زاده سندره زنازاده روسپی زاده ولدالزنا ناپاک‌زاده
  1. مترادف:
    بچه‌نامشروع

ارجاع به لغت سند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سند

لغات نزدیک سند

پیشنهاد بهبود معانی