فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

حساس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    hassaas
  • sensitive, quick, feeling, sentimental, delicate, precise, susceptible, essential
  • پزشکی irritable
  • fast
  • delicate, touchy
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد حساس

ارجاع به لغت حساس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حساس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حساس

پیشنهاد بهبود معانی