زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

حصه کردن به انگلیسی

معنی‌ها

allot, apportion, divide, impart, mete, parcel, portion, share, slice, split

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

عامیانه divvy

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت حصه کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حصه کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حصه کردن

لغات نزدیک حصه کردن

پیشنهاد بهبود معانی