کلمهی «حواس کسی را پرت کردن» در زبان انگلیسی به to distract someone یا در مواردی to divert someone's attention ترجمه میشود.
این عبارت به عملی اشاره دارد که در آن توجه و تمرکز فرد از موضوع یا کاری که در دست دارد به سمت دیگری کشیده میشود، خواه این عمل عمدی باشد و خواه غیرعمدی.
از منظر روانشناختی، پرت شدن حواس بر پایهی مکانیسمهای توجه شکل میگیرد؛ سیستم توجه انسان محدود است و منابع شناختیِ در دسترس برای پردازش محرکها عدد مشخصی دارد. وقتی محرکی جدید، برجسته یا هیجانانگیز وارد میدان ادراک میشود، بخشی از این منابع به پردازش آن اختصاص مییابد و به این ترتیب منابع کمتری برای ادامهی فعالیت اولیه باقی میماند. این پدیده میتواند با کاهش کارایی، خطا در انجام وظایف یا کندی در تصمیمگیری همراه شود؛ بهویژه در وظایفِ نیازمند تمرکزِ طولانیمدت یا در موقعیتهایی که خطا بها و پیامدهای جدی دارد.
در زندگی روزمره و در محیطهای آموزشی و کاری، انواع فراوانی از عواملی میتوانند موجب پرتشدن حواس شوند. عوامل بیرونی مانند سر و صدای محیط، اعلانهای تلفن همراه، همکاران گفتگوکننده یا تغییر نور و حرکت در فضا و نیز عوامل درونی مانند افکار مزاحم، نگرانیها یا خستگی ذهنی همگی نقش دارند. در موقعیتهای خاصِ حساس مانند رانندگی یا کار با ماشینآلات سنگین، حتی لحظهای حواسپرتی میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد؛ بنابراین مدیریت محرکها و طراحی محیط کار برای کاهش عوامل مزاحم از اهمیت بالایی برخوردار است.
در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات، موضوع پرتشدن حواس ابعادی نوین یافته است. تلفنهای هوشمند، شبکههای اجتماعی، اعلانهای پیوسته و دسترسی دائم به اطلاعات، توجهِ مستمر را به چالشی جدی بدل کردهاند. این نوع از حواسپرتی غالباً کوتاهمدت اما مکرر است و میتواند توانایی تمرکز طولانیمدت و بازگشت به «جریان کار» را کاهش دهد. به همین خاطر مفاهیمی مانند مدیریت اعلانها، بستن برنامهها هنگام کار متمرکز یا تعیین زمانهای اختصاصی برای بازبینی پیامها بهعنوان راهکارهایی برای حفظ بهرهوری ترویج شدهاند.
ابعاد اخلاقی و بینفردیِ عملِ «حواس کسی را پرت کردن» نیز قابل تامل است. در برخی موقعیتها، پرتکردن حواس دیگران میتواند ابزار آگاهانهای برای محافظت یا تسهیلِ آرامش فرد باشد — برای مثال زمانی که میخواهیم کسی را از فکر ناراحتکنندهای منحرف کنیم — اما در شرایط دیگر میتواند سوءاستفاده یا دستکاری تلقی شود، بهویژه اگر به قصد منحرفساختن تصمیمات یا پنهانکردن اطلاعات انجام شود. لذا زمینه، نیات فاعل و پیامدهای عمل تعیینکنندهی اخلاقیبودن آن هستند.
از منظر کاربردی و توانبخشی، راهکارهایی برای کاهش اثرات منفی حواسپرتی وجود دارد که هم در سطح فردی و هم سازمانی قابل اجراست. آموزش مهارتهای مدیریت توجه مانند تعیین اولویتها، استفاده از تکنیکهای مدیریت زمان (مثلاً کار در بازههای متمرکز یا روش پومودورو)، طراحی فضایی آرام و کمپراکندگی برای کارهای حساس، و بهحداقلرساندن اعلانهای غیرضروری از جمله روشهای مؤثرند. در موارد بالینی، افرادی که اختلالهایی مانند بیشفعالی/نقص توجه (ADHD) دارند ممکن است به مداخلات تخصصی، درمانرفتاری و یا تنظیم محیطی نیازمند باشند تا بتوانند بهتر با مشکل حواسپرتی کنار بیایند.
در زبان محاوره و ادبیات نیز معادلهای دیگری برای بیان این مفهوم وجود دارد؛ عباراتی مانند «to take someone’s mind off (something)»، «to sidetrack someone» یا «to throw someone off» بسته به زمینه و شدت پرتشدن بهکار میروند و هر یک بار معنا و لحن خاص خود را دارند. «حواس کسی را پرت کردن» پدیدهای چندبُعدی است که شناخت علل، پیامدها و راههای مقابله با آن برای بهبود کارایی، ایمنی و کیفیت زندگی اهمیت قابلتوجهی دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حواس کسی را پرت کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حواس کسی را پرت کردن