آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

خرمی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / khorrami /

freshness, verdancy, greenness, lushness, luxuriation, verdure

freshness

verdancy

greenness

lushness

luxuriation

verdure

تازگی، سبزی

خرمی هوای صبحگاهی را دوست دارم.

I love the freshness of the morning air.

خرمی جنگل استوایی نفسگیر بود.

The lushness of the rainforest was overwhelming.

اسم
فونتیک فارسی / khorrami /

joy, happiness, cheer, exuberance, lightheartedness

joy

happiness

cheer

exuberance

lightheartedness

شادی، شادمانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او خرمی واقعی را در ساده‌ترین چیزها در زندگی پیدا کرد.

She found true happiness in the simplest things in life.

زندگی زناشویی پایدار زوج گواهی بر خرمی‌شان بود.

The couple's long-lasting marriage was a testament to their happiness.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خرمی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:
بی‌طراوتی پژمردگی

ارجاع به لغت خرمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خرمی

لغات نزدیک خرمی

پیشنهاد بهبود معانی