آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

خمش به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / khamosh /

angle, bend, bias, bight, bow, buckle, decline, deflection, leaning, loop, sway

angle

bend

bias

bight

bow

buckle

decline

deflection

leaning

loop

sway

ریاضی curvature

curvature

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

فیزیک diffraction

diffraction

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خمش

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت خمش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خمش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خمش

لغات نزدیک خمش

پیشنهاد بهبود معانی