آخرین به‌روزرسانی:

خمیرمایه به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

khamirmaaye

leaven, leavening

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خمیرمایه

  1. مترادف:
    خمیر ترش مایه (خمیر) مخمر
  1. مترادف:
    جوهر جوهره خمیره

سوال‌های رایج خمیرمایه

خمیرمایه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «خمیرمایه» در زبان انگلیسی به yeast ترجمه می‌شود.

Yeast نوعی قارچ تک‌سلولی است که نقش بسیار مهمی در فرآیند تخمیر دارد. این ماده‌ی زنده یکی از اصلی‌ترین اجزای نان‌پزی و نوشیدنی‌سازی است و باعث می‌شود که خمیر نان پف کرده و بافتی سبک و نرم پیدا کند. در فارسی، خمیرمایه معمولاً به دو شکل "خمیرمایه‌ی خشک" و "خمیرمایه‌ی تازه" شناخته می‌شود.

خمیرمایه در نان‌پزی عملکردی جادویی دارد. وقتی با آرد و آب ترکیب می‌شود، با مصرف قندهای طبیعی موجود در آرد شروع به تولید گاز دی‌اکسید کربن و الکل می‌کند. این فرآیند به نام تخمیر شناخته می‌شود و باعث ایجاد حباب‌هایی در خمیر شده که آن را سبک و اسفنجی می‌سازد. به همین دلیل است که نان‌هایی که با خمیرمایه تهیه می‌شوند، نسبت به نان‌های بدون آن، بافت بهتر، طعم خوشایندتر و ارزش غذایی بالاتری دارند.

همچنین، در برخی دستورهای غذایی سنتی، خمیرمایه برای درست‌کردن غذاهایی مانند بربری، سنگک یا شیرینی‌های خانگی استفاده می‌شود. حتی در بعضی فرهنگ‌ها، خمیرمایه‌ی طبیعی یا اصطلاحاً "مادر خمیر" از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود، چون اعتقاد دارند طعم و کیفیت نان را بی‌نظیر می‌کند.

در کنار این کاربردهای آشپزی، خمیرمایه نمادی از رشد، حیات و تغییر نیز به شمار می‌آید. در متون مذهبی، فلسفی یا ادبی، از آن به‌عنوان استعاره‌ای برای تأثیرگذاری تدریجی و سازنده یاد شده است. همان‌گونه که مقدار اندکی از آن می‌تواند حجم زیادی از خمیر را دگرگون کند، گاه ایده‌ای کوچک یا نیرویی پنهان نیز می‌تواند تحولی بزرگ را در انسان یا جامعه ایجاد کند.

ارجاع به لغت خمیرمایه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خمیرمایه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خمیرمایه

لغات نزدیک خمیرمایه

پیشنهاد بهبود معانی