آخرین به‌روزرسانی:

خودآرایی کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / khodaaraayi kardan, khodaaraa'i kardan /

to preen, to put makeup on, to deck out, to embellish, to spruce up, to array

خود را زینت دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او تصمیم گرفت قبل‌از مهمانی خودآرایی کند.

She decided to put makeup on before the party.

از او خواست تا برای عکس‌برداری خودآرایی کند.

He asked her to deck out for the photoshoot.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خودآرایی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خودآرایی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خودآرایی کردن

لغات نزدیک خودآرایی کردن

پیشنهاد بهبود معانی