آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

خیز به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / khiz /

jump, leap, skip, bound, dart

jump

leap

skip

bound

dart

جهش

خیز بلند ورزشکار رکورد جهانی را شکست.

The athlete's long jump broke the world record.

خیز ناگهانی خرگوش مرا از جا پراند.

The rabbit's sudden jump startled me.

اسم
فونتیک فارسی / khiz /

پزشکی edema, swelling

edema

swelling

تراکم زیاد از حد مایع در فضاهای بافتنی بدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

خیز در پاهایش راه رفتن را برایش سخت می‌کرد.

The edema in her legs made it difficult for her to walk.

خیز در مچ پا

edema in ankle

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خیز

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
ارتفاع بلندی (ایوان دیوار طاق)

ارجاع به لغت خیز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خیز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خیز

لغات نزدیک خیز

پیشنهاد بهبود معانی