آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

خیمه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kheyme /

tent, tabernacle, canvas, pavilion

tent

tabernacle

canvas

pavilion

چادر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خیمه را به زمین محکم کردیم.

We pegged the tent to the ground.

آن‌ها خیمه را با پارچه‌ها و چراغ‌های رنگی تزئین کردند.

They decorated the tabernacle with colorful fabrics and lights.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خیمه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت خیمه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خیمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خیمه

لغات نزدیک خیمه

پیشنهاد بهبود معانی