حقوق court, court of justice, law court, tribunal, judicatory
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
منشی دادگاه
clerk of court
دادگاه اتهامات وارده را رد کرد.
The court dismissed the charges.
حکم دادگاه
a court's decree
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دادگاه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دادگاه