آخرین به‌روزرسانی:
دریوزگی به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / daryoozegi /
begging, beggary, panhandling, mendicancy, mendicity
گدایی، بینوایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دریوزگی کردن
to beg
پیرمرد با دریوزگی گذران زندگی کرد.
The old man lived by begging.
مترادف و متضاد دریوزگی
-
مترادف:تکدی دریوزه سوال گدایی
-
مترادف:تهیدستی فقر نداری
ارجاع به لغت دریوزگی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «دریوزگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دریوزگی
لغات نزدیک دریوزگی
- - درینجر
- - درینگ
- - دریوزگی
- - دریوزگی کردن
- - دریوزهگر