to be careful, to take care, to pay attention, to act with care, to act with meticulousness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هنگام رد شدن از خیابان دقت کن.
Be careful when crossing the street.
باید دقت کنی که به اجاق داغ دست نزنی.
You should be careful not to touch the hot stove.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دقت کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دقت کردن