زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

دیدن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / didan /

to see, to look, to watch, to sight, to observe, to behold, to descry

نگریستن

او می‌خواهد امشب مستند جدید را ببیند.

She wants to watch the new documentary tonight.

او توانایی را در هر فرصتی می‌بیند.

He sees the potential in every opportunity.

فعل متعدی
فونتیک فارسی / didan /

to perceive, to notice, to discern, to understand, to distinguish, to realize

دریافتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او جهان را به‌گونه‌ای متفاوت از بیشتر مردم می‌بیند.

He perceives the world differently than most people.

من اهمیت آموزش را می‌بینم.

I understand the importance of education.

فعل متعدی
فونتیک فارسی / didan /

to go to see, to visit

دیدار کردن

او تصمیم گرفت به دیدن مادربزرگش در بیمارستان برود.

She decided to go to see her grandmother in the hospital.

او می‌خواهد به دیدن دوستی که در خارج زندگی می‌کند برود.

He wants to visit his friend who lives abroad.

فعل متعدی
فونتیک فارسی / didan /

to assume, to suppose

تصور کردن

آن‌ها می‌بینند که او پیشنهاد شغلی را قبول خواهد کرد.

They suppose she will accept the job offer.

بسیاری از مردم می‌بینند که این کار آسان است، اما نیاز به مهارت دارد.

Many people assume that the task is easy, but it requires skill.

سازه‌ی پیوندی
فونتیک فارسی / -didan /

a combining form (meaning: to bear, to suffer, to sustain)

متحمل شدن

داغ دیدن

to be bereaved

آسیب دیدن

to sustain an injury

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دیدن

  1. مترادف:
    رویت رمق نظر نگریستن

سوال‌های رایج دیدن

دیدن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «دیدن» در زبان انگلیسی به to see یا to watch ترجمه می‌شود.

«دیدن» یکی از ابتدایی‌ترین و اساسی‌ترین حواس انسان است که به معنای ادراک بصری اشیاء، رویدادها یا افراد از طریق چشم‌هاست. این فعل بازتابی از توانایی طبیعی انسان برای دریافت نور و تصاویر و تفسیر آن‌ها در ذهن است. «دیدن» نه فقط فرآیندی فیزیکی، بلکه تجربه‌ای است که ارتباط ما را با جهان پیرامون برقرار می‌کند و نقش مهمی در شناخت، یادگیری و تعامل با محیط دارد.

از لحاظ معنایی، «دیدن» می‌تواند به شکل‌های مختلفی در زبان به‌کار رود. گاه صرفاً به معنای دریافت بصری است، مانند «من خانه را دیدم» یا «خورشید را دیدم». اما در کاربردهای گسترده‌تر، «دیدن» می‌تواند معنای مشاهده‌ی دقیق‌تر، توجه کردن یا حتی فهمیدن و درک کردن داشته باشد. برای مثال وقتی می‌گوییم «من واقعیت را دیدم»، منظور این است که متوجه یا آگاه شده‌ایم. همچنین در زبان فارسی، «دیدن» در ترکیباتی چون «دیدگاه» (perspective) یا «دید وسیع» (broad vision) نیز به معنای نگرش و زاویه‌ی نگاه اشاره دارد.

در هنر و ادبیات، «دیدن» نقش ویژه‌ای ایفا می‌کند. نقاشان، عکاسان و فیلم‌سازان با تکیه بر دیدن، جهان را ثبت و بازتولید می‌کنند و مخاطبان را به تجربه‌ای بصری دعوت می‌نمایند. شعر و داستان نیز معمولاً با تصویرسازی‌های بصری، «دیدن» را به تجربه‌ای فراتر از حس بینایی بدل می‌کنند که احساسات، خاطرات و معانی عمیق‌تری را منتقل می‌کند.

فرآیند دیدن در علم نیز از جنبه‌های مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته است؛ از فیزیولوژی چشم و نحوه‌ی عملکرد آن گرفته تا روان‌شناسی ادراک بصری. انسان‌ها با کمک چشم‌ها و مغز، دنیای اطراف خود را تفسیر کرده و بر اساس آن تصمیم می‌گیرند. دیدن به عنوان یکی از حواس پنجگانه، تأثیر مستقیم و شگفت‌انگیزی بر رفتار و زندگی روزمره ما دارد.

«دیدن» پلی‌ست میان انسان و جهان. این فعل ساده، دریچه‌ای است به دنیای رنگ‌ها، اشکال و حرکت‌ها که بدون آن، ارتباط ما با محیط و دیگران بسیار محدود می‌شد. دیدن تنها دریافت بصری نیست، بلکه نخستین قدم در شناخت، تجربه و زندگی آگاهانه است.

ارجاع به لغت دیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیدن

لغات نزدیک دیدن

پیشنهاد بهبود معانی