با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

ران به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • قسمت بالای پا از زانو تا کشال
  • فونتیک فارسی

    raan
  • اسم
    thigh, leg, femur, haunch, shank, hindquarter
    • - پشت ران او

    • - the back of his leg
    • - یک ران گوسفند

    • - a leg of lamb
  • بیس بال
  • run
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ران

ارجاع به لغت ران

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ران» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ران

لغات نزدیک ران

پیشنهاد بهبود معانی