آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

رانندگی کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / raanandegi kardan /

to chauffeur, to drive, to ride

to chauffeur

to drive

to ride

اتومبیل راندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

باید با کمال احتیاط رانندگی کنی.

You must drive with extreme caution.

او از رانندگی کردن در جاده‌ی پرپیچ‌وخم لذت می‌برد.

He enjoyed driving along the winding road.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رانندگی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رانندگی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رانندگی کردن

لغات نزدیک رانندگی کردن

پیشنهاد بهبود معانی