computer, counter
computer
counter
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
باید از یک متخصص رایانه سوال کنی.
You have to ask a computer geek.
در دنیای بدون رایانه، مردم بهشدت به کتابها و ارتباطات چهرهبهچهره متکی بودند.
In a computerless world, people relied heavily on books and face-to-face communication.
این رایانه تنها در عرض چند میلیثانیه پاسخ داد که نشاندهندهی سرعت پردازشی چشمگیر آن است.
The computer responded in just a few ms, indicating its impressive processing speed.
دارم رایانه جدید را آزمایش میکنم.
I’m trying out a new computer.
اثربخشی مولتیتسکینگ به قدرت پردازش و حافظهی رایانه بستگی دارد.
The effectiveness of multitasking depends on the processing power and memory of a computer.
بدون حافظهی رایانه، پردازنده نمیتواند دادههای موقت را ذخیره کند.
Without computer memory, the processor cannot store temporary data.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «رایانه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رایانه