فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
رضیع به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
شیرخوار
فونتیک فارسی
razi'
اسم
قدیمی suckling, breast-fed baby
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رضیع در آغوش مادرش آرام بود.
The suckling was peaceful as she rested in her mother's arms.
رضیع معمولاً شب‌ها بهتر می‌خوابد.
A breast-fed baby often sleeps better at night.
ارجاع به لغت رضیع
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «رضیع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رضیع