آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

رهبر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / rahbar /

leader, guide, head, pacesetter, torchbearer, trend-setter, chief

leader

guide

head

pacesetter

torchbearer

trend-setter

chief

پیشوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

او را به عنوان رهبر جدید حزب برگزیدند.

They picked him as the party's new leader.

در مورد امور اقتصادی عقاید دو رهبر در یک راستا بود.

In economic matters, the two leaders' ideas converged.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رهبر

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

سوال‌های رایج رهبر

رهبر به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «رهبر» در زبان انگلیسی به leader ترجمه می‌شود.

«رهبر» به شخصی گفته می‌شود که توانایی هدایت، راهنمایی و تأثیرگذاری بر گروهی از افراد را دارد. یک رهبر موفق نه تنها دستور نمی‌دهد، بلکه مسیر را نشان می‌دهد، انگیزه ایجاد می‌کند و اعضای گروه را تشویق می‌کند تا بهترین توان خود را به کار بگیرند. رهبری می‌تواند در سطوح مختلف زندگی رخ دهد؛ از خانواده و جامعه گرفته تا محیط‌های کاری، آموزشی یا هنری، و در هر سطح، ویژگی‌های رهبر نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت و انسجام گروه ایفا می‌کند.

از دیدگاه روان‌شناسی و اجتماعی، رهبر کسی است که توانایی ایجاد اعتماد و همبستگی در میان اعضای گروه را دارد. او با شناخت توانایی‌ها و نیازهای افراد، بهترین شرایط را برای رشد و مشارکت آن‌ها فراهم می‌کند. رهبر با انگیزه دادن، تعیین اهداف روشن و ایجاد حس تعلق، موجب می‌شود که گروه احساس مسئولیت و همکاری بیشتری داشته باشد. این توانایی‌ها به رهبر امکان می‌دهد تا نه فقط تصمیم‌گیرنده، بلکه الگویی از رفتار، اخلاق و دیدگاه مثبت برای دیگران باشد.

رهبر همچنین نقش مهمی در حل تعارض‌ها و مدیریت بحران‌ها دارد. در مواقع دشوار، رهبر باید قادر باشد با آرامش، تحلیل منطقی و تصمیم‌گیری درست، مسیر گروه را روشن کند و اطمینان دهد که چالش‌ها قابل مدیریت هستند. توانایی رهبر در برقراری ارتباط مؤثر، گوش دادن فعال و ارائه راهکارهای مناسب، باعث حفظ انسجام گروه و جلوگیری از پراکندگی و سردرگمی می‌شود.

از نظر فرهنگی و تاریخی، رهبران نماد قدرت، شجاعت و خرد هستند. در ادبیات و هنر، رهبران اغلب به عنوان افرادی توصیف می‌شوند که نه تنها فرماندهی می‌کنند، بلکه الهام‌بخش، نوآور و حامی مردم خود نیز هستند. این ویژگی‌ها باعث شده است که واژه «رهبر» فراتر از یک نقش عملی، به نمادی از مسئولیت، تعهد و تأثیرگذاری اجتماعی تبدیل شود.

«رهبر» یا leader شخصی است که توانایی هم‌افزایی، هدایت و ایجاد انگیزه در دیگران را دارد. رهبر موفق کسی است که هم مسیر را روشن می‌کند و هم افراد را قادر می‌سازد تا با اعتماد به نفس و انرژی، در راستای اهداف مشترک حرکت کنند. این نقش، ترکیبی از مهارت، شخصیت و اخلاق است که زندگی فردی و جمعی را تحت تأثیر مثبت قرار می‌دهد و به تحقق اهداف گروه یا جامعه کمک می‌کند.

ارجاع به لغت رهبر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رهبر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رهبر

لغات نزدیک رهبر

پیشنهاد بهبود معانی