فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

رهگذر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عابر

فونتیک فارسی

rahgozar
اسم

passerby, onlooker, bystander

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

خودرو سهوا به رهگذر برخورد کرد.

The car mistakenly hit a passer-by.

رهگذر شاهد تصادف بود و با 911 تماس گرفت.

The passerby witnessed the car accident and called 911.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رهگذر

  1. مترادف:
    راهگذر رونده عابر
  1. مترادف:
    گذرگاه معبر

ارجاع به لغت رهگذر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رهگذر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رهگذر

لغات نزدیک رهگذر

پیشنهاد بهبود معانی