آخرین به‌روزرسانی:

روحیه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / roohiyye /

morale, mood, spirits, mentality, temperament, cheer, esprit

(جمع آن روحیه‌ها و روحیات است) حالت روحی یا عاطفی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

روحیه‌ی اعضای تیم ما خوب بود

the morale of our team members was high

چون در امتحان رد شده، روحیه‌اش خراب است.

he is in the dumps because he failed in the exam

نمونه‌جمله‌های بیشتر

روحیه‌ی بد، روحیه‌ی پایین

low spirits, low morale

روحیه‌ی خوب، روحیه‌ی بالا

high sprits, high morale

روحیه‌ی خود را باختن، روحیه‌ی خود را از دست دادن

to become demoralized, to lose one's morale, to droop

روحیه‌ی کسی را خراب کردن، تضعیف روحیه کردن

to demoralize someone, to dampen one's morale, to psych, to intimidate

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت روحیه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روحیه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/روحیه

لغات نزدیک روحیه

پیشنهاد بهبود معانی