تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- روز سختی بود.
- بهدلیل اسهال مجبور شد یک روز از کارش مرخصی بگیرد.
- او پروژه را در یک روز تمام کرد.
- او هر روز زیبایی طبیعت را تحسین میکند.
- یک روز تقریباً ۲۴ ساعت برای زمین طول میکشد.
- در حین یک روز، خورشید طلوع و غروب میکند.
- لطفاً در آن روز با من ملاقات کن.
- به یاد داشتن این روز واجب است.
- در روزهای باستان، مردم به ستارهها برای ناوبری تکیه میکردند.
- در آن روز، جهان تغییرات قابل توجهی را تجربه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «روز» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/روز