کالبدشناسی tongue, lingua, organ of taste
دخترک با تمسخر زبان خود را بیرون آورد.
The girl lolled out her tongue in derision.
کنشهای ثانوی زبان
the accessory functions of the tongue
language, common speech, discourse, lingo, tongue, parlance, argot, vernacular
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
فستدیکشنری راهنمایی جامع برای زبان انگلیسی است.
Fast Dictionary is a comprehensive guide to the English language.
کتابی که به دو زبان نوشته شده است.
a bilingual book
زبان پلی بین دو فرهنگ است.
Language is a bridge between two cultures.
foreign language(s), foreign tongue(s)
یادگیری زبان میتواند فرصتهای شغلی زیادی را فراهم کند.
Learning a foreign language can open up many job opportunities.
او بهطور روان به چند زبان صحبت میکند.
He speaks several foreign tongues fluently.
speech, the ability to speak
از زبان من نقل نکن، از من نشنیده بگیر.
Don't quote me on that.
زبان چرب و نرم فروشنده در ما اثری نکرد.
We resisted the salesman's blandishments.
غذا و آشپزی tongue (an animal's tongue used as food)
سرآشپز غذایی خوشمزه از زبان گاو برای منوی ویژه تهیه کرد.
The chef prepared a delicious beef tongue dish for the special menu.
در برخی فرهنگها، زبان خوک یک خوراکی لذیذ محسوب میشود.
In some cultures, pig tongue is considered a delicacy.
pastry resembling a tongue
او در کلاس شیرینیپزی طرز تهیهی شیرین زبان را یاد گرفت.
She learned how to make a pastry in her baking class.
منوی دسر حاوی شیرینی زبان بود که بسیاری از مهمانان را شگفتزده کرد.
The dessert menu featured a pastry that surprising many diners.
radula, proboscis
نرمتن با زبان خود توانست از بافتهای نرم شکار خود تغذیه کند.
With its radula, the mollusk was able to feed on the soft tissues of its prey.
زبان حلزون برای کارهای تغذیهای آن ضروری است.
The proboscis of the snail is essential for its feeding habits.
لغت «زبان» در زبان انگلیسی به language ترجمه میشود و مفهومی بسیار گسترده و چندبعدی دارد.
زبان به عنوان یک ابزار ارتباطی، یکی از مهمترین جنبههای زندگی انسان است که به افراد این امکان را میدهد تا افکار، احساسات و ایدههای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
زبانها به دو دسته کلی تقسیم میشوند: زبانهای طبیعی و زبانهای مصنوعی. زبانهای طبیعی شامل زبانهایی هستند که به طور طبیعی در جوامع انسانی شکل گرفتهاند، مانند فارسی، انگلیسی، فرانسوی و عربی. در مقابل، زبانهای مصنوعی مانند زبان برنامهنویسی یا زبانهای ساختهشدهای نظیر "اسپرانتو" هستند که به منظور تسهیل ارتباط بین افراد با زبانهای مختلف طراحی شدهاند.
زبان به عنوان یک سیستم علامتها و نشانهها عمل میکند. این سیستم شامل واژهها، گرامر، و قواعدی است که نحوه ترکیب واژهها را تعیین میکند. واژهها به عنوان واحدهای اصلی زبان، معانی خاصی دارند که در زمینههای مختلف میتوانند تغییر کنند. به عنوان مثال، واژه "زبان" علاوه بر اشاره به وسیلهای برای ارتباط، میتواند به معنای "زبان بدن" یا "زبان خارجی" نیز باشد.
نکته جالب در مورد زبان این است که هر زبان دارای ویژگیها و قواعد خاص خود است. برای مثال، در زبان انگلیسی، ترتیب کلمات در جملات معمولاً به صورت "فعل-فعل-مفعول" است، در حالی که در زبان فارسی، این ترتیب میتواند متفاوت باشد. این تفاوتها باعث میشود که یادگیری زبانهای مختلف چالشها و لذتهای خاص خود را داشته باشد.
زبان همچنین ابزار مهمی در انتقال فرهنگ و هویت است. هر زبان نمایانگر تاریخ، ارزشها و باورهای یک جامعه است. زبانها به ما کمک میکنند تا داستانهای فرهنگی را روایت کنیم و تجربیات مشترکی را به اشتراک بگذاریم. به علاوه، زبانها میتوانند در طول زمان تغییر کنند و به اصطلاح "تکامل" یابند. این تغییرات معمولاً ناشی از تعاملات فرهنگی، تحولات اجتماعی و پیشرفتهای فناوری است.
از دیگر نکات جالب در مورد زبان، وجود زبانهای اقلیت و در حال انقراض است. بسیاری از زبانها به دلیل عوامل مختلف مانند جهانی شدن و عدم استفاده نسلهای جدید در حال فراموشی هستند. حفظ این زبانها نه تنها به حفظ تنوع فرهنگی کمک میکند بلکه به ما این امکان را میدهد که تاریخ و هویت جوامع مختلف را درک کنیم.
زبان همچنین در زمینههای مختلف علمی و هنری کاربرد دارد. در علم، زبان به عنوان وسیلهای برای انتشار دانش و اطلاعات عمل میکند. در هنر، زبان میتواند به عنوان وسیلهای برای بیان احساسات و ایدهها مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، شعر و ادبیات به ما این امکان را میدهند که احساسات عمیق انسانی را به تصویر بکشیم.
لغت «زبان» به انگلیسی به معنی "tongue" است.
زبان یکی از اعضای حیاتی بدن انسان است که نقش کلیدی در بسیاری از عملکردها دارد. این عضو عضلانی، نرم و انعطافپذیر است و در قسمت پایین دهان قرار دارد. زبان به عنوان یک اندام چند وظیفهای عمل میکند و وظایف مختلفی را بر عهده دارد.
یکی از مهمترین وظایف زبان، کمک به فرآیند بلع است. با حرکت زبان، غذا به سمت حلق هدایت میشود تا بلعیده شود. زبان همچنین در تولید صدا و گفتار نقش بسزایی دارد. حرکات مختلف زبان، که به شکلهای گوناگون انجام میشوند، به ایجاد حروف و کلمات کمک میکند. به همین دلیل است که زبان به عنوان یکی از ارکان اصلی گفتار شناخته میشود.
زبان همچنین دارای حس چشایی است. سطح زبان پوشیده از هزاران گیرنده چشایی است که به شناسایی طعمها کمک میکند. طعمهای اصلی شامل شیرینی، تلخی، شوری، ترشی و اومامی هستند. این حس چشایی به ما اجازه میدهد که غذاها و نوشیدنیها را شناسایی کنیم و از آنها لذت ببریم.
نکته جالب در مورد زبان این است که هر فرد دارای الگوی خاصی از زبان است. به عنوان مثال، زبان هر شخص دارای نواحی مشخصی است که به طور منحصر به فردی شکل گرفتهاند. این الگوها میتوانند به عنوان اثر انگشت فردی در نظر گرفته شوند. همچنین، زبان میتواند نشانهای از وضعیت سلامت فرد باشد. تغییرات در رنگ، شکل یا بافت زبان میتواند نشاندهنده بیماریها یا مشکلات بهداشتی باشد.
از لحاظ فرهنگی، زبان در بسیاری از جوامع معنای عمیقتری دارد. به عنوان مثال، در برخی فرهنگها، زبان به عنوان نماد قدرت و نفوذ شناخته میشود. در ادبیات، زبان به عنوان نماد عشق، فریب یا حتی خیانت استفاده میشود. در بسیاری از زبانها، اصطلاحات و ضربالمثلهایی وجود دارد که به زبان اشاره میکنند و به اهمیت آن در زندگی انسانها تأکید میکنند.
زبان همچنین در علوم مختلف مورد مطالعه قرار میگیرد. در علم زبانشناسی، بررسی ساختار، کارکرد و تکامل زبانها یک حوزه تحقیقاتی مهم است. علاوه بر این، در علم پزشکی، زبان به عنوان یکی از ابزارهای تشخیص بیماریها مورد استفاده قرار میگیرد. پزشکان با معاینه زبان میتوانند اطلاعات زیادی درباره وضعیت سلامت عمومی فرد به دست آورند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زبان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زبان