امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سخت کوشی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کوشش، تلاش، سعی

فونتیک فارسی

sakhtkooshi
اسم
diligence, industry, hustling, industriousness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- موفقیت پروژه به خاطر سخت‌کوشی اعضای تیم بود.

- The success of the project was due to the diligence of the team members.

- سخت‌کوشی دانش‌آموز در درس خواندن برای امتحان از نمرات تحسین‌انگیزش هویدا بود.

- The student's diligence in studying for the exam was evident in her impressive grades.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سخت کوشی

  1. مترادف:
    پرتلاشی جدیت جهد فعالیت
    متضاد:
    تن‌آسایی

ارجاع به لغت سخت کوشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سخت کوشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سخت کوشی

لغات نزدیک سخت کوشی

پیشنهاد بهبود معانی