diligence, industry, hustling, industriousness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
موفقیت پروژه به خاطر سختکوشی اعضای تیم بود.
The success of the project was due to the diligence of the team members.
سختکوشی دانشآموز در درس خواندن برای امتحان از نمرات تحسینانگیزش هویدا بود.
The student's diligence in studying for the exam was evident in her impressive grades.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سخت کوشی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سخت کوشی