chef, head cook
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مشتریان از سرآشپز ناراضی بودند.
The guests were unhappy with the chef.
او رویای سرآشپز شدن در سر داشت.
She dreamed of becoming a chef.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرآشپز» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرآشپز