آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سرآغاز به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sar aaghaaz /

start, beginning, origin, opening, embryo, incunabula, steppingstone, spring, germ

start

beginning

origin

opening

embryo

incunabula

steppingstone

spring

germ

سرچشمه

سرآغاز سخنرانی او

the opening of his speech

این پروژه سرآغاز دوران جدیدی در فناوری است.

This project marks the beginning of a new era in technology.

اسم
فونتیک فارسی / sar aaghaaz /

introduction, preface, prelude, prologue

introduction

preface

prelude

prologue

مقدمه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

امیدواریم که این مذاکرات سرآغاز یک صلح پایدار باشد.

We hope these talks will preface a durable peace.

سرآغاز کتاب، خاستگاه داستان را توضیح می‌دهد.

The book’s introduction explains the origins of the story.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرآغاز

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت سرآغاز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرآغاز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرآغاز

لغات نزدیک سرآغاز

پیشنهاد بهبود معانی