آخرین به‌روزرسانی:

سروری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

والایی، بزرگی

فونتیک فارسی

sarvari
اسم

headship, lordship, patronage, superiority, sovereignty, eminence, leadership

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

سروری جهان فقط به او تعلق دارد و بس.

The lordship of the world is his alone.

سروری ارتش آن کشور نتیجه‌ی تکنولوژی پیشرفته و برنامه‌ریزی استراتژیک آن‌هاست.

The country's military superiority is a result of their advanced technology and strategic planning.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

سروری امپراتور از سبک زندگی پرتجمل و کاخ اشرافی‌اش مشخص بود.

The emperor's superiority was evident in his extravagant lifestyle and lavish palace.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سروری

  1. مترادف:
    آقایی پیشوایی خواجگی ریاست زعامت سیادت
    متضاد:
    بندگی چاکری

ارجاع به لغت سروری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سروری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سروری

لغات نزدیک سروری

پیشنهاد بهبود معانی