آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

سربه‌سر کسی گذاشتن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شبه‌جمله
فونتیک فارسی / sar be sare kasi gozaashtan /

fret, pull someone's leg, rib

fret

pull someone's leg

rib

کسی را دست انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او دوست دارد در زمان استراحت ناهار سربه‌سر من بگذارد.

He loves to pull my leg during our lunch breaks.

تشخیص اینکه کی سربه‌سر من می‌گذارد یا راست می‌گوید، سخت است.

It’s hard to tell when he’s pulling my leg or if he’s being truthful.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سربه‌سر کسی گذاشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سربه‌سر کسی گذاشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سربه‌سر کسی گذاشتن

لغات نزدیک سربه‌سر کسی گذاشتن

پیشنهاد بهبود معانی